ورود کاربر

جملات تربیتی

درخت نيكو ميوه نيكو مي آورد و درخت بد ميوه بد.

جبار باغچه بان

صبوري به خاطر كودكان

جبار عسگرازده (باغچه‌بان)

همه كساني كه براي كودكان كار مي‌كنند با نام «جبار باغچه‌بان» آشنا هستند. تلاش‌هاي او براي تأسيس مهد كودك، آموزش دختران، نوشتن قصه و شعر براي كودكان، اجراي نمايش براي كودكان، آموزش كودكان ناشنوا و ... سبب شده است كه نام باغچه‌بان و خاطره كارهاي او به خوبي در يادها بماند.

نام اصلي‌اش «جبار عسگرزاده» بود كه بعدها با تأسيس باغچه اطفال نام خانوادگي باغچه‌بان را براي خود برگزيد. وي در سال 1264 خورشيدي در شهر ايروان از ارمنستان به دنيا آمد. همانجا درس خواند و به فعاليت‌هاي گوناگون هنري، ادبي، اجتماعي و سياسي گرايش پيدا كرد هركدام از اين فعاليت‌ها بخشي از شخصيت اورا كامل كردند. جبار از مجموعه اين فعاليت‌ها مي‌آموخت كه صلح و آرامش و استدلال و منطق را جايگزين عدل و مناقشه كند.

او در سال 1298 به سرزمين پدري‌اش، ايران آمد و در شهر مرند با سمت آموزگار مشغول به كار شد. سال بعد به دعوت رييس فرهنگ وقت آذربايجان عازم تبريز شد و فعاليت‌هاي آموزشي و تربيتي خود را در اين شهر آغاز كرد.

در نيمه دوم سال 1302 به فكر تأسيس مؤسسه‌اي براي تربيت كودكان خردسال افتاد. چرا كه بسياري از كشورهاي مترقي در آن زمان توجه به تربيت كودكان خردسال را جزو اصول آموزشي خود قرار داده بودند. اولين قدم باغچه‌بان بازديد از كودكستان خانم شوشانيك خانازاديان بود. خانم خانازاديان يكي از زنان متخصص در حوزة تعليم و تربيت، از پنج سال قبل كودكستاني را در تبريز تأسيس كرده بود. در آن زمان 15 دختر و پسر شاگردان كودكستان او بودند.

باغچه‌بان يك هفته پس از بازديد از كودكستان خانازاديان، كودكستان خود را به نام « باغچه‌بان» تأسيس كرد و بدين ترتيب كار باغچه‌بان در حوزه آموزش كودكان پيش‌دبستاني آغاز شد.

پرداختن به اين حوزه در آن تاريخ از هرجهت بسيار مشكل بود. زيرا هيچ‌گونه شناخت و توجهي نسبت به كودكان پيش‌دبستاني نبود و هيچ معلم و مربي از ارزش مواد و وسايل موجود در محيط پيرامونش باخبر نبود باغچه‌بان از همان ابتدا اين اصل را در كودكستان خود بنياد گذاشت كه مربي بتواند با وسايلي بسيار ساده و ابتدايي بهترين شيوه‌هاي آموزشي را با كودكان تجربه كند.

او متوجه شد كه كودكان در كودكستان جدا از بازي به انواع ابزار مختلف مانند قصه، سرود، نمايش و هنر احتياج دارند. در آن زمان نه تنها شعر، نمايش و قصه‌اي براي كودكان وجود نداشت، بلكه بسياري از معلمان و مربيان اين‌گونه فعاليت‌ها را كاملاً بي‌معني مي‌دانستند. والدين نيز اين‌گونه كارها را خلاف ادب مي دانستند و اجازه نمي‌دادند تا كودكانشان رقص، شعر، سرود، نمايش و نقاشي ياد بگيرند. در چنين شرايطي باغچه‌بان مسؤوليت آموزش كودكان را در همة موضوعات برعهده گرفت. در ان زمان براي خانواده‌ها خيلي سخت بود كه اجازه بدهند دختران و پسران چهار، پنج ساله‌شان در يك كلاس بنشينند. اما باغچه‌بان با همراهي يكي از مجتهدين بانفوذ آذربايجان اين مشكل را با ثبت نام از دختر آن مجتهد حل كرد.

باغچه‌بان علاوه بر توانمندي در آموزگاري به دليل نوع زندگي فعال خود در دوران جواني و نوجواني با بسيار ي از مهارت‌ها مانند نقاشي، معماري، قنادي، روزنامه‌نويسي و هنرپيشگي آشنا بود. بدين خاطر بسياري از نيازهاي كودكستان را به تنهايي برآورده مي‌كرد.

اما كودكستان باغچه‌بان در سال 1306 از سوي يكي از مسؤولين وقت به خاطر مخالفت با شخص باغچه‌بان منحل شد. باغچه‌بان پس از مدتي به شيراز رفت و در آنجا كودكستان ديگري را تأسيس كرد اين بار باغچه‌بان ديگر فردي تازه‌كار و بي‌اطلاع نبود . سابقه چند ساله در آذربايجان و پذيرش او از سوي محيط شيراز كارش را آسانتر كرد.

او در كودكستانش بازي‌هاي بسياري را براي تربيت فكر و پرورش ذهن كودكان با توجه به تقويت حواس، پنجگانه تنظيم كرد. آوازها و شعرهاي بسياري را سرود و قصه‌هاي متعددي را براي كودكان به چاپ رساند. قصه‌هاي پير و ترب، گرگ و چوپان، خانم خزوك، شير باغبان، مجادله دو پري و شنگول و منگول نمونه‌هايي از قصه‌ها و نمايشنامه‌هاي او هستند.

باغچه‌بان برنامه‌هايي چون ورزش، گردش در صحرا، بازديد از مكان‌هاي مختلف، قصه‌گويي، نقاشي، بافتني، دوخت، برش، حتي رختشويي و بنايي را در فعاليت‌هاي آموزشي كودكستان خود گنجانده بود كه در نوع خود بسيار بي‌نظير و خلاق بود. در عين حال شيوة ارزيابي پيشرفت كودكان، روش نام‌نويسي و گرفتن اطلاعات از خانواده كودكان از نكات مهمي بودند كه او در كودكستان خود رعايت مي‌كرد.

او 5 سال با خاطره‌هاي خوش از مردم و كودكان شيراز در كودكستان خدمت كرد و سپس در سال 1312 عازم تهران شد. در ابتدا به فكر تأسيس يك كودكستان شبانه‌روزي بود، اما برخلاف انتظارش موفق نشد. همين عدم موفقيت وي را به فكر خلاق ديگري رهنمون كرد. او در همان سال تصميم به تأسيس دبستاني براي تعليم كودكان ناشنوا گرفت. در مدرسه او كودكان ناشنوا به طور رايگان ثبت نام و از امكانات بهره‌مند مي شدند. باغچه‌بان بنیان‌گذار آموزش به كودكان ناشنوا در ايران است.

زندگي جبار باغچه‌بان بسيار پرفراز و نشيب‌تر از آن چيزي است كه در اين يادداشت آمده است. تلاش و كوشش اين انسان بزرگ براي آموزش كودكان و زندگی سعادتمند آنان، چه در زمان خود و چه در زمان حاضر كم‌نظير است. او همة برنامه‌هايش را به راحتي پيش نبرد، و براي هر قدم بهاي سنگيني از تلاش و مقاومت پرداخت. باغچه‌بان زماني به كودكان اين سرزمين فكر كرد و به ياري آنها شتافت كه اجراي چنين فعاليت‌هايي نه تنها براي يك مرد پسنديده نبود، بلكه با مشكلات و گرفتاري‌هاي بسياري همراه بود. اما باغچه‌بان تنها با توجه به هدف و نيت انساني خود همه مشكلات و سختي‌ها را با صبوري پذيرا شد و آرام آرام راه خود را در پيش گرفت.

ياد و خاطرة اين مربي بزرگ گرامي باد.

ارسال کردن دیدگاه جدید

محتویات این فیلد به صورت شخصی نگهداری می شود و در محلی از سایت نمایش داده نمی شود.
  • تگ های مجاز : <a> <em> <strong> <cite> <code> <ul> <ol> <li> <dl> <dt> <dd>
  • خطوط و پاراگرافها به صورت اتوماتیک جدا سازی می شود.

اطلاعات بیشتر در مورد قالب های ورودی

سیستم امنیتی
این سیستم امنیتی برای دفع کامنت های اسپم است.
Image CAPTCHA
حروفی را که در تصویر می بینید را تایپ کنید.